نمونه انشای یک دانش آموز

انشایی طنز دربارۀ کمک به همسایه

محمدرضا رشیدی ، کلاس نهم دبیرستان دورۀ اول غدیر - آبادان

مردم ایران احترام زیادی برای همسایه ها قائلند و همیشه برای کمک به آنها آماده وخبر دار هستند . و برای همین است که همسایه هایی که در طبقۀ بالای خانه های کناری یک خانۀ همکف قرار دارند به دنبال هر راهی مانند : سوراخ پلیت ها ، باز کردن پنجره ، نگاه کردن از پشت بام و ...... می گردند تا چهار چشمی حواسشان به آن خانه باشد . جدیداً از دوربین هم استفاده می شود مخصوصاً برای پیر مردها و پیر زن ها تا راحت تر همسا یۀ خود را بپایند . بر عکس بعضی وقت ها هم با نگاه کردن به خانه های یکدیگر به صورت غیر مستقیم و بدون آنکه همسایه هایشان بفهمند ، به خود کمک می کنند . مثلا بعضی ها کنار پنجره می نشینند و گوشی خود را روی دوربین قرار می دهند و دنبال فرصت و صحنه ای برای عکس گرفتن هستند تا آن را در شبکه ها ی اجتماعی قرار دهند و لایک (Like) بگیرند . روش های دیگری هم برای کمک کردن همسایه ها به یکدیگر وجود دارد مثلاً : وقتی که یکی از اعضای خانواده ای مریض می شود ، برای مثال سرما می خورد ، زن همسایۀ دیوار به دیوار آن با شنیدن کوچکترین صدا چهار پایه می گذارد و سرش را تا لبۀ دیوار بالا می برد تا بفهمد چه شده و بعد با شنیدن سرفه و اَخ و توف آن فرد بیمار موضوع را فهمیده و تا عصر نشده تمام اهل محل را با خبر می کند . و همین طور یک کلاغ چهل کلاغ ! همه خبر دار می شوند و فردای آن روزکه حال آن فرد بسیار خوب شده :

-         دیرینگ ... دیرینگ ...

-         کیه ... اومدم ...

-         سلام ... بفرمایید تو ...

همۀ اهل محل به خانۀ آن بیچاره می روند و آن را به اسم عیادتِ بیمار غارت می کنند . پس حالا فهمیدید که در ایرانِ ما چه قدر همسایه ها به یکدیگر کمک می کنند .